تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۲
ضعف عضلانی و ناتوانی در کنترل عضلات بخشی از بدن را که ناشی از مشکلاتی در زنجیره سلولهای عصبی است که سیگنالهای حرکتی را از مغز به عضلات منتقل میکنند، میتوان به عنوان فلج ماهیچهای توصیف کرد. در این حالت، عضلات به طور عمده عملکرد خود را از دست داده و ناتوان در انجام حرکات میشوند. علل این نوع فلج معمولاً در محل دیگری از زنجیره عصبی واردشونده به مغز و خارجشونده از آن قرار دارند، نه در خود عضلات.
درجات فلج عضلانی
- ناقص: زمانی اتفاق میافتد که فرد هنوز تا حدی روی عضلات خود کنترل دارد(گاهی اوقات پارزی نامیده میشود)
- کامل: زمانی بروز میکند که فرد به هیچوجه قادر به حرکت دادن عضله خود نیست
- دائمی: زمانی که کنترل روی عضله هرگز برنگردد.
- موقت: زمانی که بخشی یا همه کنترل روی عضله برگردد.
- شل: زمانی که عضلات تحلیل رفته و شل و ول شوند.
- اسپاستیک: زمانی که ماهیچهها سفت شده و به سختی حرکت کنند(اسپاسم).
فلج عضلانی میتواند در هر بخشی از بدن اتفاق بیافتد. زمانی که فلج ماهیچهای تنها بخشی از بدن را درگیر کند به آن موضعی و زمانی که ناحیه وسیعی از بدن را درگیر کند به آن عمومی گفته میشود. فلج موضعی اغلب نواحی از بدن مانند صورت،دستها، پاها یا تارهای صوتی را درگیر میکند.
انواع فلج عضلانی
در واقعیت، فلج ماهیچهای انواع بسیار زیادی دارد چرا که راههای بیشماری وجود دارد که از طریق آنها بدن ممکن است دچار آسیب شود. فلج عضلانی بر اساس بخشی از بدن که تحت تاثیر قرار گرفته به چهار دسته اصلی تقسیم میشود:
مونوپلژی
مونوپلژی به فلج ماهیچهای در یک ناحیه بدن گفته میشود که این ناحیه معمولا یکی از اندامهای حرکتی است. افراد دچار مونوپلژی معمولا کنترل روی سایر قسمتهای بدن خود را حفظ میکنند اما در اندام درگیر نه حس دارند و نه میتوانند آن را حرکت دهند. اگرچه، فلج مغزی علت اصلی مونوپلژی است اما شماری از سایر آسیبها و بیماریها نیز میتوانند منجر به این شکل از فلج عضلانی ناقص شوند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سکته مغزی
- تومورها
- صدمه به اعصاب به دلیل جراحت یا بیماری
- گیرافتادگی و تحت فشار قرارگرفتن عصب
- آسیب به نورون حرکتی
- آسیب مغزی
- فشردهشدن یا قطع شدن عصب در ناحیه درگیر
مونوپلژی گاهی اوقات یک وضعیت موقت است و به ویژه پس از سکته یا ضربه مغزی به صورت رایج دیده میشود. اگر اعصاب درگیر در ناحیه فلج به صورت کامل قطع نشده باشند اغلب میتوان با فیزیوتراپی میتوان بخش قابلتوجهی از عملکرد ماهیچه را برگرداند.
همیپلژی
همیپلژی یک حالت است که یک بازو و یک پا در یک سمت بدن درگیر میشوند و فلج مغزی به عنوان علت شایع آن شناخته میشود. در این حالت، میزان فلج عضلانی در افراد مختلف ممکن است متفاوت باشد و ممکن است در طول زمان تغییر کند. همیپلژی معمولاً با سوزنزدن شروع میشود و با گذر زمان، ضعف عضلانی تشدید میشود و در نهایت به فلج کامل منجر میشود. با این حال، بسیاری از افراد متوجه میشوند که سطح عملکرد باقیمانده، با توجه به سلامت عمومی فرد، فعالیتهای روزانه و سایر عوامل، در روزهای مختلف متفاوت است.
همیپلژی نباید با همیپارزی اشتباه گرفته شود. همیپلژی به ضعف یک سمت بدن اطلاق میشود. اگرچه همیپلژی بهخصوص در افراد دچار مشکلات نورولوژیک اغلب پس از همیپارزی اتفاق میافتد.
همیپلژی اغلب موقتی است و پیشآگهی کلی به درمان بستگی دارد که شامل مواردی همچون مداخله زودهنگام مانند فیزیوتراپی و کاردرمانی است.
پاراپلژی
فلج زیر کمر به عنوان پاراپلژی شناخته میشود و معمولاً باعث تحت تأثیر قرار گرفتن هر دو پا، مفصل ران و فعالیتهای دیگر مانند عملکرد جنسی میشود. اغلب در مورد پاراپلژی، باور رایج این است که افراد قادر به راه رفتن، حرکت دادن پاها و حس کردن چیزی از کمر به پایین نیستند. اما واقعیت این است که پاراپلژی میتواند در افراد مختلف و حتی در روزهای مختلف به صورت متفاوتی ظاهر شود.
پاراپلژی به اختلال قابلتوجه در عملکرد و حرکت اطلاق میشود و لزوما یک فلج دائمی یا کامل نیست. بهندرت ممکن است افراد دچار پاراپلژی به صورت خودبخود بهبود پیدا کنند. این میتواند به دلیل عملکردهای مغز و ستون فقرات که هنوز اطلاعات کافی درباره آنها وجود ندارد مانند بازسازی نورونها اتفاق بیافتد. معمولا، افراد دچار پاراپلژی قادرند بخشی از عملکرد خود را با فیزیوتراپی برگردانند. در فیزیوتراپی، فیزیوتراپ سعی میکند تا مغز و ستون فقرات را با آموزشدهی مجدد وادار کند تا بر محدودیتهای پیشآمده فائق آید و همچنین عضلات و اتصالات نورونی را تقویت کند.
آسیب به ستون فقرات رایجترین علت پاراپلژی است. این آسیبها از ارسال و دریافت سیگنال زیر محل آسیب جلوگیری میکنند. از جمله این آسیبها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عفونتهای ستون فقرات
- ضایعات ستون فقرات
- تومورهای مغزی
- عفونتهای مغزی
- به ندرت آسیب به مفصل ران یا کمر، این نوع آسیب معمولا انواعی از مونوپلژی یا همیپلژی ایجاد میکند.
- عدم اکسیژنرسانی به مغز و ستون فقرات به دلیل خفگی، حوادث جراحی، خشونت و دلایل مشابه
- سکته
- بدشکلیهای مادرزادی در مغز و ستون فقرات
کوادریپلژی
کوادریپلژی یا تتراپلژی به فلج عضلانی در پایینتر از گردن اشاره دارد و در اغلب موارد تحت تأثیر قرار گرفتن هر چهار عضو حرکتی و نیمتنه قرار میگیرد. اما، میزان معلولیت و از دست رفتن فعالیت بدن در کوادریپلژی ممکن است در افراد مختلف و حتی در بازههای زمانی مختلف متفاوت باشد. همچنین، برخی افراد ممکن است به صورت خودبخود بخشی یا تمامی فعالیتهای از دست رفته را بازیابی کنند، در حالی که دیگران نیاز به تمرینات و فیزیوتراپی برای آموزش مجدد مغز و بدن دارند.
گاهی اوقات کوادریپلژی به دلیل آسیب مغزی، سکته یا فشردگی موقت اعصاب ستون فقرات به عنوان یک وضعیت موقت ایجاد میشود. در برخی افراد که آسیب به ستون فقرات میبینند، ممکن است به طور موقت پس از آسیب دچار کوادریپلژی شوند و سپس با کاهش ورم، یک فرم کمتر سیستماتیک از فلج را تجربه کنند. در این فرم، فشار کمتری بر روی اعصاب وارد میشود و با انجام جراحی، میتوان بخشی از آسیب را رفع کرد.
مانند پاراپلژی، آسیب به ستون فقرات علت اصلی کوادریپلژی است. رایجترین علت آسیب به ستونفقرات تصادف با وسایل نقلیه موتوری، دعوا و کتککاری، سقوط از ارتفاع و آسیبهای ورزشی به خصوص آسیبهایی که فرد ممکن است در حین ورزشهای تماسی مانند فوتبال ببیند است. جراحات تروماتیک (ناشی از ضربه) مغز نیز میتوانند منجر به این شکل فلج شوند. سایر عوامل کوادریپلژی شامل موارد زیر هستند:
- آسیب اکتسابی مغز به دلیل عفونت، سکته و سایر فرآیندهای مربوط به بیماری
- عدم اکسیژنرسانی به مغز و ستون فقرات به دلیل خفگی، حوادث مربوط به بیهوشی، شوک آنافیلاکتیک و سایر عوامل
- ضایعات مغز و نخاع
- تومورهای مغز و ستون فقرات
- عفونتهای مغز و ستون فقرات
- آسیب شدید عصبی در سراسر بدن
- آسیب به مغز در مراحل اولیه تکامل آن به خصوص آسیبهای پیشاز تولد یا در حین تولد که منجر به فلج مغزی شده و طیفی از علائم مانند فلجی با درجات متفاوت ایجاد میکنند.
- واکنشهای آلرژیک به داروها
- مصرف بیش از حد الکل یا دارو
فلج چه علائم و نشانههایی دارد؟
علائم فلج ماهیچهای ممکن است با توجه به علت آن متفاوت باشند اما شناسایی آنها اغلب دشوار نیست. فردی که به دلیل نقص تولد یا به صورت ناگهانی به دلیل سکته یا آسیب به ستون فقرات فلج شده به صورت ناقص یا کامل قادر به حرکت بخشهایی از بدن که تحت تاثیر قرار گرفته نیست و ممکن است همزمان احساس سفتی عضله و کاهش حس در بخشهای درگیر بدن را داشته باشد.
فردی که به دلیل یک مشکل پزشکی فلج شده ممکن است کنترل عضله و حس خود را به تدریج از دست بدهد. وی ممکن است پیش از از دست دادن کنترل عضلات خود، احساس سوزنسوزنشدن یا بیحسی و یا کرامپ (گرفتگی) عضلانی در موضع داشته باشد.
چه مشکلات دیگری همراه با فلج ماهیچهای بروز میکنند؟
از آنجا که فلج عضلانی ممکن است هر نوع عضله یا هر گروهی از عضلات را درگیر کند عملکردهای زیادی در بدن تحت تاثیر قرار میگیرند. برخی مشکلاتی که ممکن است همراه با فلج ماهیچهای بروز کنند شامل موارد زیر هستند:
- اختلال در جریان خون، تنفس و ضربان قلب
- تغییر در فعالیتهای طبیعی اندامها، غدد و سایر بافتها
- تغییر در عضلات، مفصلها و استخوانها
- آسیب به پوست و بروز زخمهای ناشی از فشار و ساییدگی
- ایجاد لخته خون در پاها
- بیاختیاری ادرار و مدفوع
- ناتوانی جنسی
- اختلال در بلع و صحبتکردن
- تغییر در خلقوخو و رفتار
درمان و حمایت
فلج ماهیچهای میتواند تاثیر زیادی روی زندگی فرد داشته باشد اما به منظور کمک به فرد برای داشتن یک زندگی مستقلتر و بالابردن کیفیت زندگی حمایتهای لازم در دسترس قرار دارد. کمکی که فرد نیاز دارد تا حد زیادی به علت فلج عضلانی بستگی دارد:
برخی مواردی که میتواند به افراد دچار فلج کمک کند شامل موارد زیر هستند:
- تجهیزات حرکتی-مانند صندلی چرخدار و بریس
- فیزیوتراپی برای کمک به حفظ حداکثری قدرت و توده عضلانی
- کاردرمانی برای کمک به فرد در انجام امور روزمره مانند آشپزی و لباس پوشیدن
- دارو برای تسکین درد، خشکی و گرفتگی عضله